جغرافیای مهاجرت

جهانی شدن و مهاجرت از دیدگاه اقتصادی، گروهی از کارشناسان و جامعه شناسان معتقدند که مهاجرت در حقیقت پاسخی است که به تأخیر روی داده در فرآیند توسعه کشورها داده می شود، زیرا اگر افراد زندگی مطمئنی در کشور خود داشته باشند، به سرزمین و کشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگی خویش را تشکیل و ادامه خواهند داد
دسته بندی جغرافیا
فرمت فایل doc
حجم فایل 18 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
جغرافیای مهاجرت

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

جغرافیای مهاجرت

 

جهانی شدن و مهاجرت
از دیدگاه اقتصادی، گروهی از کارشناسان و جامعهشناسان معتقدند که مهاجرت در حقیقت پاسخی است که به تأخیر روی داده در فرآیند توسعه کشورها داده میشود، زیرا اگر افراد زندگی مطمئنی در کشور خود داشته باشند، به سرزمین و کشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگی خویش را تشکیل و ادامه خواهند داد. ولی اگر امیدی به اصلاح و بهبود شرایط زندگی خویش نداشته باشند، انگیزه کافی برای مهاجرت با هدف دستیابی به زندگی بهتر را خواهند داشت. هر اندازه دستمزدها و فرصتهای شغلی بین کشورها یکسان نباشد، گرایش عمومی به مهاجرت افزایش خواهد یافت. مهاجرت را میتوان راه حلی دانست که فرد یا خانواده برای گریز از شرایط نامطلوب زندگی مییابد

 

تحلیل تاریخی فرایند مهاجرت نشان میدهد که بین مهاجرت و توسعه در زمینههای گوناگون ارتباط وجود دارد. شکاف بین سطح زندگی افراد همواره عامل و انگیزه اصلی در پدید آمدن جریانهای مهاجرت نیست وانگهی همیشه این گروههای آسیبپذیر جامعه نیستند که مهاجرت میکنند. در قرن 19 مهاجرتهایی که بین قارهها صورت میگرفت در کشورهایی آغاز شد که انقلاب صنعتی در آنها پدید آمد نه در کشورهای فقیر اروپا. در دهه 60 نیز مهاجرتهای اروپایی نخست گریبانگیر مناطق توسعه یافتهتر نظیر ایتالیا، اسپانیا و یونان شد.

 

در واقع آغاز فرآیند توسعه(اعم از ورود اقتصاد تجاری یا راهبرد ملی توسعه) توازن بین جمعیت و اقتصاد را بر هم زد و شرایط را برای جابهجایی کارگران فراهم  آورد. به این ترتیب پیش بینی و آیندهنگری افرادی را که تصور میکردند روزی به رفاه دست مییابند، تغییر داد و هزینه جابهجایی آنها را فراهم آورد. بنابراین بدون آن که سعی کنیم تأثیر سیاستهای مهاجرتی در کشورهای مهاجرپذیر را بر فرآیند مهاجرت کاهش بدهیم، تحلیل اقتصادی که مبتنی بر مشاهده فرآیند مهاجرت است، اهمیت واقعی نیروهای بازار بالاخص شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار در کشورهای مبدأ و مقصد را خاطرنشان میسازد. تحولات ساختاری و تعامل بین شرایط عرضه و تقاضای نیروی کار، به خوبی ظهور جریان مهاجرت را توجیه میکند.

 

سؤالی که مطرح میشود این است که آیا مهارتها قادر به تسهیل شرایط توسعه در کشورهای مبدأ هستند؟ برخی از اقتصاددانان بر این باورند که مهاجرت را میتوان فرآیند تخصیص اعتبار و منابع بین کشورهای مبدأ و مقصد دانست که هر یک امکانات مختلفی از قبیل نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، سرمایه و منابع طبیعی در اختیار دارند. از این رو منابع کسب درآمد در این کشورها متفاوت از یکدیگر خواهد بود. وانگهی مهاجرت در کشورهایی که با افزایش و انباشت نیروی کار مواجه هستند، باعث افزایش تولید حاشیهای کسانی میشود که در آن کشور باقی ماندهاند. در نتیجه انتقال دستمزد و حقوق مهاجران به افراد باقیمانده در کشور مبدأ، سطح زندگی این خانوادهها را بالا میبرد. به عبارت دیگر مهاجرت عدم تعادل و توازن اقتصادی را که خود محصول آن است، کاهش میدهد و توسعه را در سطح بینالمللی جابهجا میکند.

 

البته باید بین نتایج مثبت و کوتاه مدت مهاجرت بر سطح درآمد مهاجران و نتایج و پیامدهای مهاجرت بر جمعیت غیرمهاجر تمایز قایل شد. این مسئله نیز باید به گونهای مشخص شود که آیا مهاجرت تأثیر قابل ملاحظهای بر عوامل توسعه بالاخص انباشت سرمایه و رشد فنآوری دارد یا نه؟

 

به واقع تحلیلهای ارائه شده، گواه وجود مکانیسمهایی است که با آغاز مهاجرت توازن را در بخشهای مختلف اقتصادی بر هم میزند. به این ترتیب مهاجرت که بیشتر برای بهبود شرایط رفاهی مهاجران به کار میرود (که هدف اولیه مهاجران نیز به شمار میرود) تأثیر محدودی بر عوامل توسعه دارد.

 

به علاوه، انتقال سرمایه تأثیر دوگانه دارد: در کوتاه مدت، انتقال سرمایه موجب میشود بسیاری از اعضای خانواده مهاجران در کشور مبدأ به زندگی خود ادامه بدهند و در بلندمدت افرادی که تاکنون رغبتی به مهاجرت نداشتند و نیز خانوادههای مهاجران قبلی نیز تصمیم به مهاجرت میگیرند. تاریخ مهاجرتها گواه این مدعی است که هر گونه رابطه مثبت بین مهاجرت و توسعه مستلزم وجود برخی نهادها و بازاریابی(نظیر بازار کار، سرمایه و اعتبار) است که عموماً نیز وجود ندارند و فقدان آنها یکی از دلایل مهاجرت به خارج از کشور میباشد. وانگهی چنین رابطهای مستلزم برخورداری از سیاستهای توسعه مناسبی است و امکان بهرهوری مطلوب از انباشت سرمایه مهاجران را فراهم میآورد.
به این ترتیب مهاجرت بینالمللی اروپاییان به کشورهای شمال آمریکا در کنار عواملی نظیر تجارت و جریان یافتن سرمایه، عامل مهمی در همگرایی دستمزدهای واقعی بین ساکنان و مردم این دو قاره به شمار میرود. مهاجرتهای انجام گرفته از جانب کشورهای جنوب قاره اروپا به سمت کشورهای صنعتی اروپایی پس از جنگ جهانی دوم کاهش اختلاف درآمدها، مشارکت ویژه کشورها به همگرایی اقتصادی، آزادسازی تجاری و جریان یافتن سرمایه به دنبال داشت.
جهانی شدن و مهاجرت